بـنام خدای بهار آفرین
بهار آفرین را هزار آفرین
به جمشید و آیین پاکش درود
که نوروز از او مانده در یاد بود
گلها جواب زمین اند به سلام آفتاب،
نه زمستانی باش که بلرزانی، نه تابستانی باش که بسوزانی
هاری باش تا برویانی. نوروز پیشاپیش مبارک.
شمردم من ز چله تا به نوروز
نمانده هیچ جز هشتاد و نه روز
کنون معکوس بشمارید یاران
که در راه است فصل نو بهاران
در شکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سر سبزی جاودان وشادی
اندیشه ای پویا و آزادی و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی آرزومندم
زلال ترین شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم
نه برای امروزت، بلکه برای فردای هر روزت
دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تان
عید نوروز بر شما مبارک
موی زمین سبز گشت، حین سپــر انداخت بحر
باد صبا باره اش تاخت به هر کوی و شهر
باد مبـــارک تـــورا ســال نو و سالها
وفـــق مــرادت رود گــردش ایام و دهر
و انتهای این قصهی سرد و سفید همیشه سبز خواهد بود
تا رسیدن سال نو، تنها یک سلام خورشید باقی ست
هزاران تبریک
سال 94 با تمام ادعاهاش رفیق نیمه راه از آب در اومد امیدوارم
سال 95 مثل اجدادش نارفیق نباشه
و با ظهور آقا رفاقت خودش رو ابدی کنه . . .
به امید ظهور آقا، سال نو مبارک
از خداوند منان برای جنابعالی و خانواده محترمتان در سال جدید
روزی حضرت مریم (س)
قصر آسیه، قلب خدیجه، عفت فاطمه، جمال یوسف، ثروت قارون
حکمت لقمان و ملک سلیمان و عاقبتبخیری را آرزومندم.
سال نو مبارک
این بار می خواهم هفت سین عید را با یاد تو بچینم
سبزه را با یاد روی سبزه ات
سمنو به یاد شیرینی لبخندت
سایه دانه به رنگ چشم هایت
سرکه با یاد ترشی مهربانیت
سیب با یاد تردیه گونه هایت
سکه با یاد درخشش قلبت
سیر با یاد تندی کلامت
با همه خوبی ها و بدی هایت
دوستت دارم
ای نو بهار خنـــدان از لامکان رسیـــــدی
چیزی به یار مانی از یـــار ما چه دیـــدی
خندان و تازه رویی سر سبز و مکشبویی
همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریــدی
لیست کارهای خانه تکانی سال نو:
پاک کردن غم گذشته
دور ریختن کینه
چیدن عشق در طاقچه
سبز کردن مهر
خرید شادی و محبت